سریال بیست و پنج بیست و یک
📺 عنوان فارسی: بیستوپنج، بیستویک
🌐 عنوان انگلیسی: Twenty-Five Twenty-One
🎌 عنوان کرهای: 스물다섯 스물하나
🎭 ژانر: عاشقانه / درام / جوانی / نوستالژیک
🎞️ تعداد قسمتها: 16
📅 زمان پخش: ۱۲ فوریه ۲۰۲۲
📡 شبکه پخش: tvN
✍️ نویسنده: کوون دو اون
🎬 کارگردان: جونگ جی هیون
👥 بازیگران: کیم تهری / نام جو هیوک / بونا / چوی هیون ووک / لی جو میونگ
📝 خلاصه داستان:
داستان در دوران بحران مالی آسیا در سال ۱۹۹۸ آغاز میشود.
در این زمان، زندگی بسیاری از مردم کره جنوبی دچار آشفتگی و ورشکستگی میشود.
در این میان، دو جوان از دو دنیای متفاوت سرنوشتشان به هم گره میخورد:
نا هیدو، دختری پرانرژی و سرزنده است که عاشق شمشیربازیست و رؤیای تبدیل شدن به قهرمان ملی را در سر دارد.
اما تیم شمشیربازی دبیرستانش به خاطر مشکلات اقتصادی منحل میشود. با وجود مخالفت مادرش، او تسلیم نمیشود و برای ادامهی مسیرش سخت تلاش میکند.
در سوی دیگر، بک ییجین پسری است که خانوادهاش پس از ورشکستگی در بحران مالی همه چیزشان را از دست دادهاند. او مجبور میشود از خانوادهاش جدا شود و برای تأمین مخارج زندگی، کارهای موقتی مختلف انجام دهد؛ از پخش روزنامه گرفته تا کار در کتابفروشی.
با وجود شرایط سخت، او تلاش میکند زندگیاش را دوباره بسازد و بعدها به عنوان خبرنگار مشغول به کار میشود.
سرنوشت باعث میشود هیدو و ییجین در این دوران دشوار با هم آشنا شوند.
در ابتدا رابطهشان دوستانه است، اما با گذشت زمان و رشد هر دو، میانشان احساسی عمیق و عاشقانه شکل میگیرد.
داستان زندگی آنها از سنین ۱۸ و ۲۲ سالگی آغاز میشود و در ۲۱ و ۲۵ سالگی به نقطهی اوج خود میرسد — از همینجاست که عنوان سریال، بیست و پنج، بیست و یک معنا پیدا میکند.
در طول داستان، بینندگان شاهد رشد شخصیتی آنها، دوستیهای واقعی، شکستها، موفقیتها و گذر زمان هستند.
سریال با نگاهی لطیف و احساسی به عشق اول، رؤیاهای جوانی و خاطرات فراموشنشدنی نوجوانی میپردازد.
🗨 نظر من:
یهسری سریال هستن که معروفن، ولی راستش خیلی باب سلیقهی من نیستن.
مثل همین سریال.
با این حال تصمیم گرفتم ببینمشون، برای همین نسخهی دوبلهشدهشو گذاشتم؛
که هم موقع غذاخوردن ببینم و هم موقع کار کردن با هندزفری فقط صداشونو بشنوم بدون نیاز به تصویر😅اخه خیلی محتوای خاصی نداره که بخوای دقت کنی😁
سریال قشنگی بود، یهجورایی منو برد به دوران دبیرستان،
ولی راستش بازم اونجوری که باید، باب سلیقهم نبود.
💬 دیالوگهای ماندگار:
*من میدونم این روزها یه روز تموم میشن...اما میخوام تا وقتی هستن، با تمام وجود زندگی کنم.
*وقتی دوباره همدیگه رو دیدیم، بیست و پنج و بیست و یک ساله بودیم.اون عددها، زیباترین سنهای زندگیمون بودن.
*آدمها عاشق میشن، بزرگ میشن و بعد از هم جدا میشن. ولی هیچچیز از بین نمیره، فقط به خاطره تبدیل میشه.
*ما از هم جدا شدیم، نه چون عشقمون تموم شد، بلکه چون زمان، ما رو از هم جدا کرد.
*وقتی عاشق بودم، همهچیز درخشانتر به نظر میرسید.حتی اشکهام هم مثل ستارهها میدرخشیدن.
*گاهی وقتها، برای رسیدن به خودِ واقعیمون، باید از چیزهایی که دوستشون داریم، جدا بشیم.
*جوانی یعنی اشتباه کردن، دوباره بلند شدن و باز هم لبخند زدن.
*تو در بدترین دوران من، بهترین اتفاقم بودی.
*عشق ما شاید کوتاه بود،
اما درخششش برای همیشه در من موند.
📌 پینوشت:
سریال تنیجری بود
🌐 عنوان انگلیسی: Twenty-Five Twenty-One
🎌 عنوان کرهای: 스물다섯 스물하나
🎭 ژانر: عاشقانه / درام / جوانی / نوستالژیک
🎞️ تعداد قسمتها: 16
📅 زمان پخش: ۱۲ فوریه ۲۰۲۲
📡 شبکه پخش: tvN
✍️ نویسنده: کوون دو اون
🎬 کارگردان: جونگ جی هیون
👥 بازیگران: کیم تهری / نام جو هیوک / بونا / چوی هیون ووک / لی جو میونگ
📝 خلاصه داستان:
داستان در دوران بحران مالی آسیا در سال ۱۹۹۸ آغاز میشود.
در این زمان، زندگی بسیاری از مردم کره جنوبی دچار آشفتگی و ورشکستگی میشود.
در این میان، دو جوان از دو دنیای متفاوت سرنوشتشان به هم گره میخورد:
نا هیدو، دختری پرانرژی و سرزنده است که عاشق شمشیربازیست و رؤیای تبدیل شدن به قهرمان ملی را در سر دارد.
اما تیم شمشیربازی دبیرستانش به خاطر مشکلات اقتصادی منحل میشود. با وجود مخالفت مادرش، او تسلیم نمیشود و برای ادامهی مسیرش سخت تلاش میکند.
در سوی دیگر، بک ییجین پسری است که خانوادهاش پس از ورشکستگی در بحران مالی همه چیزشان را از دست دادهاند. او مجبور میشود از خانوادهاش جدا شود و برای تأمین مخارج زندگی، کارهای موقتی مختلف انجام دهد؛ از پخش روزنامه گرفته تا کار در کتابفروشی.
با وجود شرایط سخت، او تلاش میکند زندگیاش را دوباره بسازد و بعدها به عنوان خبرنگار مشغول به کار میشود.
سرنوشت باعث میشود هیدو و ییجین در این دوران دشوار با هم آشنا شوند.
در ابتدا رابطهشان دوستانه است، اما با گذشت زمان و رشد هر دو، میانشان احساسی عمیق و عاشقانه شکل میگیرد.
داستان زندگی آنها از سنین ۱۸ و ۲۲ سالگی آغاز میشود و در ۲۱ و ۲۵ سالگی به نقطهی اوج خود میرسد — از همینجاست که عنوان سریال، بیست و پنج، بیست و یک معنا پیدا میکند.
در طول داستان، بینندگان شاهد رشد شخصیتی آنها، دوستیهای واقعی، شکستها، موفقیتها و گذر زمان هستند.
سریال با نگاهی لطیف و احساسی به عشق اول، رؤیاهای جوانی و خاطرات فراموشنشدنی نوجوانی میپردازد.
🗨 نظر من:
یهسری سریال هستن که معروفن، ولی راستش خیلی باب سلیقهی من نیستن.
مثل همین سریال.
با این حال تصمیم گرفتم ببینمشون، برای همین نسخهی دوبلهشدهشو گذاشتم؛
که هم موقع غذاخوردن ببینم و هم موقع کار کردن با هندزفری فقط صداشونو بشنوم بدون نیاز به تصویر😅اخه خیلی محتوای خاصی نداره که بخوای دقت کنی😁
سریال قشنگی بود، یهجورایی منو برد به دوران دبیرستان،
ولی راستش بازم اونجوری که باید، باب سلیقهم نبود.
💬 دیالوگهای ماندگار:
*من میدونم این روزها یه روز تموم میشن...اما میخوام تا وقتی هستن، با تمام وجود زندگی کنم.
*وقتی دوباره همدیگه رو دیدیم، بیست و پنج و بیست و یک ساله بودیم.اون عددها، زیباترین سنهای زندگیمون بودن.
*آدمها عاشق میشن، بزرگ میشن و بعد از هم جدا میشن. ولی هیچچیز از بین نمیره، فقط به خاطره تبدیل میشه.
*ما از هم جدا شدیم، نه چون عشقمون تموم شد، بلکه چون زمان، ما رو از هم جدا کرد.
*وقتی عاشق بودم، همهچیز درخشانتر به نظر میرسید.حتی اشکهام هم مثل ستارهها میدرخشیدن.
*گاهی وقتها، برای رسیدن به خودِ واقعیمون، باید از چیزهایی که دوستشون داریم، جدا بشیم.
*جوانی یعنی اشتباه کردن، دوباره بلند شدن و باز هم لبخند زدن.
*تو در بدترین دوران من، بهترین اتفاقم بودی.
*عشق ما شاید کوتاه بود،
اما درخششش برای همیشه در من موند.
📌 پینوشت:
سریال تنیجری بود
- ۷.۸k
- ۰۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط